سایت جـامع آستـان وصـال شامل بـخش های شعر , روایت تـاریخی , آمـوزش مداحی , کتـاب , شعـر و مقـتل , آمـوزش قرآن شهید و شهادت , نرم افزارهای مذهبی , رسانه صوتی و تصویری , احادیث , منویـات بزرگان...

مصائب غروب روز عاشورا

شاعر : محمد مهدی سیار
نوع شعر : مرثیه
وزن شعر : فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن
قالب شعر : غزل

سوختم، برخاست باز از دل نوایی سوخته           چیست این دل؟ شعله ای از خیمه هایی سوخته

چیست این دل؟ یک نی خاموش خاکستر شده           که حکایت می کـند از نـیـنـوایی سوخته


بند بـنـدش از جـدایی ها شکـایت می کند           روضه میخواند به سینه با صدایی سوخته

روضه میخواند ز نی هایی و سرهایی غریب           پـیـش روی کـاروانِ آشـنـایـی سـوخـتـه

روضه میخواند از آن نی، آه، آه آن نی که خورد           بر لـبـانـی تـشنـه و بر آیـه هـایی سوخته

این سر اینجا، چند فرسخ آن طرف تر پیکری           غرقِ در خون در میان بوریایی سوخته

دل ز هم پاشید چون اوراق مقتل، گوییا           نسخه ای خـطی ز داغ ماجرایی سوخته

تـکّـه تـکّـه در عــبـا آئـیـنـۀ روی نـبــی           آیـۀ تـطهـیـر می خـواند کـسایی سـوخته

دختری چیده ست یک دامن گل از یک بوته خار           گل به گل دامانش آتش، دست و پایی سوخته

بر لبم گاه از دل این آتش زبانه می کشد           آتـشی مکـتوم از کـرب و بـلایی سوخته

نقد و بررسی